رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی در گفتگو با خبرگزاری سازمان نظام پزشکی:
قانونگذار در قبال مداخله در امور پزشکی سیاست جنایی روشنی ندارد
به گزارش خبرگزاری سازمان نظام پزشکی دکتر محمود عباسی- رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی و معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری در گفتگو با خبرنگار سازمان نظام پزشکی با اشاره به گسترش روزافزون مداخله غیرمجاز افراد فاقد صلاحیت در امور پزشکی و دارویی که سلامت شهروندان را به مخاطره میاندازد تأکید کرد: متأسفانه قانونگذار ما در قبال مداخله غیرمجاز در امور پزشکی و دارویی و اشتغال به کار افراد فاقد صلاحیت به امور پزشکی و دارویی سیاست روشنی ندارد.
به گزارش خبرگزاری سازمان نظام پزشکی دکتر محمود عباسی- رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی و معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری در گفتگو با خبرنگار سازمان نظام پزشکی با اشاره به گسترش روزافزون مداخله غیرمجاز افراد فاقد صلاحیت در امور پزشکی و دارویی که سلامت شهروندان را به مخاطره میاندازد تأکید کرد: متأسفانه قانونگذار ما در قبال مداخله غیرمجاز در امور پزشکی و دارویی و اشتغال به کار افراد فاقد صلاحیت به امور پزشکی و دارویی سیاست روشنی ندارد.
وی قوانین ناکارآمد را یکی از علل گسترش روزافزون مداخله غیرمجاز در امور پزشکی عنوان کرد و با نقد جدی به سیاست قانونگذار در این زمینه گفت درحالیکه 63 سال قبل یعنی در سال 1334 قانونگذاران مجلس شواری ملی با وضع ماده 3 قانون مربوط به مقررات پزشکی و دارویی برای ارتکاب جرایم مداخله غیرمجاز در امور پزشکی علاوه بر جزای نقدی شش ماه تا دوسال حبس در نظر گرفته بودند و این وضعیت نه تنها تا سال 1374 ادامه داشت بلکه مجازات آن تشدید شده بود متأسفانه قانونگذار در سال 1379 مجازات حبس مداخله غیرمجاز افراد فاقد صلاحیت در امور پزشکی را حذف و صرفاً به مجازات جزای نقدی بسنده کرده است و هیچ توجیه منطقی بر این اراده قانونگذار حکیم نمیتوان ارائه کرد که قانونگذار در موارد مشابه سیاست جنایی سرکوبگرانه اتخاذ نموده اما در قبال جرایم علیه سلامت عمومی اینگونه سیاست جنایی رحیمانه در پیش گرفته است. رییس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران با استناد به روایتی از قول معصوم علیهالسلام که ابتنای هر کشور را بر دو اصل بنیادین امنیت و سلامت میداند سیاست قانونگذار در این زمینه را نامتناسب، یکسویه و ناعادلانه پنداشت و گفت همانگونه که امنیت برای یک کشور مهم است سلامت شهروندان آن کشور نیز مهم است؛ زیرا اگر سلامت نباشدکه تداوم حیات یک جامعه را رقم میزند کشور میخواهد از امنیت چه کسی مراقبت کند؟! با نگاهی گذرا به قوانین و مقررات این دو حوزه درمییابیم که سیاست جنایی و ضمانتاجرای یکی فربه و همهجانبه و دیگری بسیار ضعیف و یکسویه است. وی افزود هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و هم در قوانین و مقررات جاری همیشه و همواره حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی بر امنیت مقدم داشته شده اما روشن نیست که چرا قانونگذار اینگونه بیتفاوت در قبال پدیده جنایی جرایم علیه سلامت آحاد جامعه عبور کرده است.
در اهمیت جایگاه حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی ما را همین بس که این مهم نخستین ماده از فصل اول منشور حقوق شهروندی را تشکیل میدهد و فصل دوم منشور به امنیت شهروندی اختصاص دارد.
البته اینجانب به نگاه صرفاً سرکوبگرانه قانونگذار در این زمینهها اعتقادی ندارم بلکه سخن این است که قانونگذار باید در قبال مداخله غیرمجاز در امور پزشکی سیاست جنایی روشنی داشته باشد.
سیاست جنایی یعنی مجموعه تدابیر و برنامههایی که از پیشگبری تا مجازات و پاسخگویی همهجانبه در قبال یک پدیده جنایی را پوشش دهد. زمینههای ارتکاب جرم را از بین ببرد، تدابیر پیشگیرانه اتخاذ نماید، راهکارهای عملی برای مقابله با آن فرا رو نهدو در صورت عدم کفایت مجازات کند و حتی تدابیر لازم برای پس از مجازات نیز اتخاذ نماید. قانونگذار ما نه تنها از حیث ماهوی رویکرد مناسبی تدبیر ننموده، بلکه از حیث شکلی نیز روشن نیست که قانونگذار چه هدفی را دنبال میکند؟! رسیدگی به جرایم موضوع ماده سه قانون مربوط به مقررات پزشکی و دارویی چه سنخیتی با جرایم موضوع صلاحیتهای قانونی دادگاهها و دادسراهای انقلاب اسلامی دارد که قانونگذار براساس تبصره 6 ماده مزبور صلاحیت رسیدگی به اینگونه جرایم را به دادسراها و دادگاههای انقلاب اسلامی محول نموده است؟!
بیش از دو دهه از این رویکرد قانونگذار میگذرد و قوه قضائیه که اینگونه لوایح را قضایی میپندارد هیچ موضعی اتخاذ ننموده درحالیکه این مهم مسئولیت دستگاههای دیگر نظیر وزارت بهداشت را سلب نمیکند بلکه مکلفند لایحهای در این زمینه تهیه و ارائه کنند. این وظیفه قوه قضائیه و تولیت نظام سلامت است که با همکاری و مشارکت سازمان نظام پزشکی لایحه جامعی در این زمینه تهیه و به مجلس شورای اسلامی ارائه نمایند هرچند که نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز میتوانند رأساً طرحی تهیه و تصویب نمایند و به این وضعیت ناهنجار خاتمه دهند. وی در پاسخ به این سئوال که منظور از سیاست جنایی روشن چیست اظهار کرد: وقتی میگوییم سیاست جنایی یا قوانین جامع و مانع یعنی جوانب مختلف موضوع مدنظر قرار گیرد. یکی از نیازهای اساسی این حوزه ایجاد سامانهای است که با شناسایی و تعیین هویت مرتکبان این اعمال و ایجاد زمینه دسترسی قضات، وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی و سازمان نظام پزشکی زمینهای فراهم کنند که امنیت و آرامش مرتکبین مداخله در امور پزشکی و دارویی سلب و زمینه پیشگیری و نظارت بر فعالیت غیرمجاز آنان در سراسر کشور فراهم گردد. از طرفی وظیفه نظارت بر اینگونه فعالیتهای غیرقانونی بر زمین مانده است. وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی که تولیت نظام سلامت را برعهده دارند وظیفه خطیر و سنگینی در این زمینه عهدهدار میباشند. نظارت و بازرسی یک امر حاکمیتی است و وزارت بهداشت باید با اتخاذ تدابیر لازم و جذب نیروهای کارآمد و بازرسی نه تنها بر مؤسسات و مراکز درمانی بلکه بر فعالیت غیرقانونی افراد فاقد صلاحیت و افرادی که به نحوی از انحا در امور پزشکی و دارویی مداخله مینمایند و جان و سلامت افراد جامعه را به مخاطره میاندازند نظارت و بلافاصله محل کار آنان را پلمپ و با همکاری نیروی انتظامی آنان را به دستگاه عدالت بسپارد. عدم تکاپوی نیروی کافی در وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی تکلیف ما را در حمایت از سلامت افراد جامعه ساقط نمیکند. تاکنون چه لایحهای و درخواستی به دولت و مجلس در این باره ارائه شده که با مخالفت مواجهه شده باشد. حق بر سلامت همانند حق بر امنیت یکی از جلوههای حقوق شهروندی است و در برابر این حق تکلیف دولت و متولیان نظام سلامت قرار دارد. حقی و تکلیفی که ساقط کردنی نیست و عدم تحقق آن مسئولت به همراه دارد. از طرفی وظیفه نیروی انتظامی و دادستانها به عنوان مدعیالعموم نیز سنگین است. چگونه نیروی انتظامی در قبال مرتکبان مداخله در امور دارویی به عنوان جرم مشهود ورود پیدا میکند اما در قبال مداخله در امور پزشکی که مخاطرات آن بیش از مداخله در امور دارویی است و آن نیز جرم مشهود تلقی میشود میگذرد. بنابراین نیروی انتظامی نیز وظیفه دارد با همکاری بازرسین وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی برای ساماندهی این پدیده همکاری نماید.
رییس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران در پاسخ به این سئوال که چه تفاوتی بین جرایم پزشکی و دخالت غیر مجاز در امور پزشکی وجود دارد گفت: از حیث قانونگذاری این سئوال مطرح است که چگونه قانونگذار در قبال یک رفتار غیرعالمانه و غیرعامدانه پزشک متخصص و حاذقی که استاد برجسته دانشگاه است و به هرحال در حین انجام وظیفه خدمتگزارانهاش ممکن است مرتکب قصور و خطایی شود آن را جرمانگاری نموده و بر اساس قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392حداقل وی را به سه ماه حبس محکوم مینماید حبسی که به زعم قانونگذار غیرقابل تبدیل به جزای نقدی و حتی بدون رضایت شاکی غیرقابل تبدیل به مجازاتهای جایگزین است که البته در جای خود باید به این موضوع هم پرداخته شود اما قانونگذار در قبال جرایم ارتکابی یک پزشک قلابی، یک فرد فاقد صلاحیت پزشکی که هیچگونه آموزشی در این زمینه ندیده و هیچ مدرکی ندارد با چند میلیون تومان جزای نقدی آزادش میکند؟!
س- به اعتقاد شما قضات اکنون نمیتوانند مجازات پزشکان به جزای نقدی یا مجازاتهای جایگزین تبدیل کنند؟
ج- چرا من موضع قانونگذار را در قبال این دو پدیده که یکی رفتار پزشک حاذق و متخصصی که خطایی و غیرعمدی است و دیگری رفتار مجرمانه فردی فاقد صلاحیت پزشکی که عالماً عامداً با جان و سلامت بیماران بازی میکند را تبیین کردم ولی در خصوص حبس پزشکان باید به این نکته اشاره نمایم که تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی جدید یعنی قانون جزای 1392 قانونگذار با اعمال ماده 22 قانون مجازات اسلامی سابق میتوانست حبس- موضوع ماده 616 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) و دیگر مجازاتها را با شرایطی به جزای نقدی تبدیل کند اما با تصویب ماده 37 قانون مجازات اسلامی جدید قانونگذار در طبقهبندی مجازاتها و پیشبینی ماده 79 که براساس آن آییننامه مجازاتهای جایگزین حبس باید به تصویب دولت برسد که خوشبختانه رسیده است دادگاه با لحاظ شرایطی از جمله رضایت شاکی خصوصی میتواند از مجازاتهای جایگزین استفاده نماید اما خوشبختانه با صدور رأی وحدت رویه دیوانعالی کشور برای همه قضات و محاکم و دادگاهها لازمالاتباع است قضات میتوانند مجازات حبس موضوع ماده616 قانون مجازات اسلامی و دیگر مجازاتها را به مجازاتهای جایگزین حبس تبدیل نمایند حتی اگر شاکی خصوصی اعلام رضایت نکرده باشد.
س- نقش اخلاق پزشکی را در این زمینه تا چه میزان مؤثر میدانید؟
ج- اتفاقا یکی از نقدهای جدی وارده بر تصمیمات امروز قانونگذار ما در همین نکته نهفته است که رابطه مستحکم پزشک و بیمار را که باید مبتنی بر اخلاق باشد و اساساً باید بر محور اخلاقیات دور بزند روز به روز در قوانین و مقررات نظام پزشکی ما کمرنگ شده است. مواد نخستین قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی 1348 را مشاهده کنید دقیقاً مبتنی بر اخلاقیات تنظیم شده بود و اساساً اخلاقیات در آن موج میزد و قانون فعلی سازمان نظام پزشکی را با آن قانون مقایسه کنید با الفاظ و کلماتی بیروح و پشتوانه اخلاقی که مشخص نیست میخواهد ما را به کجا برساند مواجه هستیم. ما از قانونگذار حکیم انتظار داشتیم حداقل در قانون سازمان نظام پزشکی و حوزههای پیرامونی آن اخلاقیات موج بزند که امروزه شدیداً بدان محتاجیم.
روابط عمومی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی