دکترمحمود عباسی- رییس اتحادیه انجمن های علمی گروه حقوق ایران در مصاحبه با خبر آنلاین عنوان کرد:
طوفان قاطعیت؛ ناقض شریعت، قاطع آرمان های حقوق بشر دوستانه بین المللی
مشی اخیر نظام آل سعود و متحدانش در هجمه نظامی علیه کشور یمن، اقدامی ددمنشانه و موجعانه از نقطه نظر شرعی و اخلاقی است، و سینه حق مدار هر انسان مسلم و آزاده ای را به درد می آورد، از بعد حقوقی نیز فاجعه ای اسفناک و ناقض تمامی موازین بین المللی است که به نظر می رسد نیازمند چالش زایی جدی و واکاوی مصرّانه از سوی حقوقدانان، بخصوص حقوقدانان مسلمان، جهت ارائه برون رفت از آن و ترسیم بازدارندگی در مواجهه با چنین اقدامات قانون شکنانه ای است.
مشی اخیر نظام آل سعود و متحدانش در هجمه نظامی علیه کشور یمن، اقدامی ددمنشانه و موجعانه از نقطه نظر شرعی و اخلاقی است، و سینه حق مدار هر انسان مسلم و آزاده ای را به درد می آورد، از بعد حقوقی نیز فاجعه ای اسفناک و ناقض تمامی موازین بین المللی است که به نظر می رسد نیازمند چالش زایی جدی و واکاوی مصرّانه از سوی حقوقدانان، بخصوص حقوقدانان مسلمان، جهت ارائه برون رفت از آن و ترسیم بازدارندگی در مواجهه با چنین اقدامات قانون شکنانه ای است.
بدون تردید، اقدامات کشورهای عربی متخاصم به سرکردگی عربستان، در تواجه با مردم مظلوم یمن هم از نقطه نظر اصول و آموزه های شریعت اسلام و هم از چشم انداز حقوق بین الملل عمومی و حقوق بشر دوستانه بین المللی قابل نکوهش و پیگیری است. از منظر حقوق بین الملل اسلامی که قواعد آن به ویژه در آیات قرآن کریم متجلی است، پایمال نمودن کرامت انسانی و هتک حرمت مسلمانان، ریختن خون انسانهای بیگناه و تداوم مخاصمه و خونریزی در ماه های حرام، از محظوراتی است که حتی در شرایط عادی، بعضاً در تقابل با مشرکین و کفار نیز لازم الرعایه اند، حال آن که حقایق موجود و شواهد متقن دلالت بر ارتکاب این منهیات شرعی از سوی ائتلاف شوم عربی آن هم علیه ملتی موحّد و مسلمان می نمایند.
به واقع آل سعود با برافروختن نائره جنگ بر سر مردمی مسلمان نه تنها به طور کلی و مصداقی قواعد حقوق بین الملل و موازین حقوق بشر دوستانه بین المللی را زیر چکمه های طغیانگر خود لگدمال کرده است، بلکه با بی مبالاتی نسبت به اصول شریعت، مبانی شرعی توجیه کننده تجاوز نظامی خود به یمن را به شدت متزلزل ساخته و به تدریج چهره ای مشوه از مدعیان منصب خادمین حرمین شرفین، به جهان اسلام و افکار عمومی تمامی مردم جهان عرضه کرده است. منشی معارض با اصول حقوقی و قواعد شرعی، که در کنار سبقه تفرقه افکنی و حمایت از گروه های تکفیری، و تعرض به زائرین بیت الله الحرام، چیزی جز پوسته اسلام بر تن این نظام باقی نگذاشته و قریب است که با تداوم این قسم اعمال تجاوزکارانه و ناشایست، و مبدل شدن به مصداقی از یصدّون عنْ سبیل اللّه و الْمسْجد الْحرام، (آیه 25 سوره حج)، وعده چشیدن عذابی دردناک از سوی قادر متعال، بر آن ها محتوم گردد.
چگونه اینان ادعای دفاع از اسلام می کنند و با ترسی واهی و خطری موهوم، به خود اجازه تاخت و تاز وحشیانه (حتی در ماه رجب که از ماه های حرام بوده و قرآن صریحاً امر به ترک مخاصمه کرده) بر ملتی غیور که اراده نموده بر سرنوشت خود حاکم باشد، می دهند؛ و این همان طعنه ظریف و نقد برّانی است که در بیانات هوشمندانه مقام معظم رهبری، تظاهر یافته و پشت پرده کینه توزانه و انتقام جویانه حملات اخیر کشور عربستان به یمن و تباعد آن از ارزش های اسلامی را به خوبی نمایان می سازد.
در بعد بین المللی، باید اذعان داشت، اقدامات ستیزه جویانه ائتلاف عربی به رهبری آل سعود، نه تنها به طور واضحی در تنافی با مفاد منشور ملل متحد و قواعد عام حقوق بین الملل مبنی بر احترام به کرامت بشری، اصل حاکمیت ملتها بر تعیین سرنوشت خود، و منع توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری، می باشد، بلکه شواهد و قرائن مبین ارتکاب جنایات جنگی؛ جنایت علیه بشریت و حتی ژنوسید از سوی مهاجمین است، که خود ناقض کلیه قواعد و عهدنامه های بین المللی، به خصوص کنواسیون های چهار گانه ژنو می باشند.
در بند یک ماده یک منشور ملل متحد، متوقف ساختن هر گونه اعمال تجاوزکارانه، مورد اشاره قرار گرفته و وفق بند 4 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد، تمامی کشورهای عضو مکلف شده اند تا در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری کنند و این اقدام تنها در شرایط دفاع مشروع و یا از سوی شورای امنیت مطابق مندرجات فصول ششم و هفتم، با رعایت موازین حقوقی و به دور از هر گونه سیاسی گری، قابل تحقق است؛ حال آن که به هیچ عنوان چنین پیش زمینه ای در رابطه با تجاوز نظامی عربستان وجود نداشته است و استمساک به هر بهانه پوچی از قبیل امنیت خود و یا حمایت از رئیس جمهوری مستعفی یمن که از منظر قواعد عام حقوقی و قوانین اساسی، به واسطه کناره گیری از قدرت و از آن مهمتر اراده ملت، هیچ مشروعیتی ندارد، کوچکترین حقی در شروع و تداوم حملات نظامی به کشور همسایه و مسلمان ایجاد نخواهد نمود.
بنابراین نه تنها یورش متجاوزانه ائتلاف عربی به کشور یمن ریشه های اصول حقوق بین الملل و بایسته های حقوق بشردوستانه را آماج خود قرار می دهد، بلکه سکوت و حتی رضایت تلویحی سازمان ملل و شورای امنیت و نیز حمایت ننگین مدعیان غربی حقوق بشر و در رأس آن ها دولت آمریکا، با به سخره گرفتن و ملعبه قرار دادن آرمان های ملل متحد، جامعه جهانی را یک گام دیگر به سوی عدول از ثمره ارزش¬های حقوق بشری منضوج بر درخت صلح جهانی که حاصل خون دل زخم خوردگان جنگ های جهانی است، سوق می دهد، و هیمنه قواعد حقوق بشر دوستانه بین المللی را در چشم زورگویان و متعدیان بالقوه عالم در هم می شکند.
صرف نظر از عدم مشروعیت و محکوم بودن شروع و تداوم جنگ تجاوزکارانه علیه یمن، از جنبه ای دیگر که همان کیفیت اعمال خصمانه است، حمله به تأسیسات و اماکن غیرنظامی و کشتار مردم عادی، زنان، کودکان و سالخوردگان، ممانعت از وصول کمک های بشر دوستانه و استفاده از سلاح های ممنوعه، از اهم مواردی است که در سایه نقض کنوانسیون های چهارگانه ژنو، صورت پذیرفته و در پاره ای مصادیق آن جنایت جنگی و جنایات علیه بشریت به وضوح قابل مشاهده است؛ جنایاتی که بدیهی است می توانند از طریق دیوان کیفری بین المللی تحت پی گرد قرار گیرند.
اما مسئله به همین جا ختم نمی شود و تدقیق در عمق فاجعه، شناعت مضاعفی می نمایاند؛ اگر با توجه به برخی اظهارات و قرائن در نظر بگیریم که وجه دیگر نهفته در اغراض آل سعود، انتقام جویی مبتنی بر اختلاف مذهبی است که نه تنها از منظر حقوق بین الملل اسلامی امری مذموم و مذبوح است، بلکه از چشم انداز حقوق بشر، تهدیدی جدی از نسل کشی را به نمایش می گذارد.
باری، به نظر می رسد هنوز هم برای این کشور فرصت باقی است که با تدبر و اندیشه در مآل اقدامات خصمانه خود، دست از تعصب و تبختر کشیده، با تتبع از فرامین اسلام و پایبندی و التزام به قواعد حقوق بین الملل و حقوق بشر دوستانه بین المللی، و تمسک به اصل وحدت گرای ارزشمند «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا» به جای اتخاذ رویکردی تفرقه افکنانه و تعدی جویانه، گامی مهم در بازگشت آرامش به خاور میانه، و خنثی سازی توطئه های دشمنان اسلام و اتحاد دول اسلامی که بی شک عافیت در دین و دنیا در سایه طوبای رضایت الهی را به دنبال خواهد داشت، بردارد؛ امری که محال به نظر می رسد.