تراژدی ایرباس و واقعه لاکربی بخوبی حقوق بشر مورد نظر آمریکا را به نمایش می گذارد
در آستانه سالگرد تراژدی حمله و شلیک موشک به هواپیمایی مسافربری ایرانی خبرنگار ایرنا گفتگویی با دکتر محمود عباسی – رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی و معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری انجام داده است که در پی می خوانید.
در آستانه سالگرد تراژدی حمله و شلیک موشک به هواپیمایی مسافربری ایرانی خبرنگار ایرنا گفتگویی با دکتر محمود عباسی – رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی و معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری انجام داده است که در پی می خوانید.
از ۱۲ تر ماه به نام روز حقوق بشر آمریکایی نام برده می شود. با توجه به واقعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۶۷ و هدف قرار دادن ایرباس مسافری ایران بر فراز آب های نیلگون خلیج فارس که یکی از جنایات ایالات متحده است، چرا با عکس العمل سازمان ها و نهاد های بین المللی مواجه نشدیم؟
دوازده تیرماه یادآور یکی از تلخ ترین خاطرات مردم ایران و درعین حال یکی از آشکارترین موارد نقض حقوق بشر از سوی دولت آمریکا است . هدف قرار گرفتن ایرباس جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ برابر با سوم ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی توسط ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده بر فراز خلیج همیشه فارس را میتوان یکی از بزرگترین تراژدیهای قرن دانست که حاصل رفتارهای جنونآمیز قدرتهای جهانی بویژه حاکمان ایالات متحده امریکا و همچنین دیدگاه حقیقی آنان نسبت به مسائل حقوق بشر است. این حادثه در کنار دیگر جنایات مدعیان حقوق بشر لکه ننگ و تبلوری تازه از حقوق بشر امریکایی است.
پیروزی انقلاب اسلامی و به دست آمدن استقلال سیاسی ملت ایران و کوتاه شدن دست بیگانگان سبب شده که در مدت ۳۹ سال گذشته استکبار جهانی همواره از در خصومت با مردم ایران بر بیاید. از بر افروختن آتش جنگ تحمیلی ۸ ساله گرفته تا تحریم های ظالمانه، کشتار مستقیم زنان، مردان و کودکان و دخالت های آشکار و پنهان در امور داخلی از نمونه های بارز اقدامات خصمانه دولتمردان آمریکا علیه مردم ایران است.
این حادثه تلخ که با هیچ منطق روشنی قابل توجیه نیست و در مغایرت آشکار با معاهدات و کنواسیون های مربوط به حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بین المللی می باشد، تا ابد در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شده و فراموش نمیشود و مبیّن تناقضات و دیدگاه های غیرمنصفانه در سطح جهانی است که ثابت کرد هیچگاه نمیتوان به حقوق بشر بین الملل مدعیان دروغین حقوق بشر به دید مثبت نگاه کرد چرا که بارها ثابت شده این موضوع نیز دستمایهای برای ابرقدرت ها است.
فاجعه شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایرباس در حالی به وقوع پیوست که معاهده های بین المللی قواعد آشکاری در ارتباط با جرایم جنگی دارند که یکی از آنها «معاهده شیکاگو» است. بر پایه ماده یک این معاهده ، کشورها اجازه ندارند، علیه هواپیمای غیرنظامی از سلاح استفاده کنند؛ موضوع مهمی که نه تنها درباره ایران بلکه بارها از طرف مدعیان حقوق بشر در عرصه بین الملل نادیده گرفته شده است.
چرا ایالات متحده که خود یکی از ناقضین بزرگ حقوق بشر است سعی می کند از ابزار حقوق بشر برای نیل به اهداف خود استفاده نماید؟
دولت آمریکا با کارنامهای آکنده از جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بشر در داخل و خارج این کشور دارد و خود را محکی برای سنجش حقوق بشر در کشورهای دیگر میداند و با همین سنگ محک کشورهای غیرهمسو با سیاستهای واشنگتن را به نقض حقوق بشر متهم میکند. هیچ کشوری در جهان معاصر وجود ندارد که بخشی از فهرست بلند رفتارهای ضد انسانی دولت آمریکا نباشد. از جمله آن میتوان به حملات هواپیماهای بدون سرنشین به غیرنظامیان در پاکستان و سومالی، دایر کردن زندانهای مخوفی همچون گوانتانامو و ابوغریب و همچنین بازداشتگاههای مخفی در دیگر کشورها اشاره کرد. حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی از ابتدای تاسیس این رژیم به یکی از اصول سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شده است.
درحالیکه غربی ها خود را پایبند به قواعد و اصول بین الملل و حقوق بشر می دانند، هنگامی که پای منافعشان درمیان باشد، به سادگی از این اصول می گذرند و از قربانی کردن افراد بی گناه برای رسیدن به اهدافشان ابایی ندارند؟
حقوق بشر بنیادی ترین حقوقی است که هر انسانی به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره مند است، اما آنچه محل نقد و بحث است، این است که چه دولت هایی داعیه دفاع از حقوق بشر را دارند و آیا حقوق بشر به چنین حمایت هایی نیاز دارد؟ اصولا بسیاری از قوانین بین المللی به دلیل مبتنی بودن بر شاخصههای کیفی و عدم بهره مندی از مصادیق مشخص عینی، دارای انعطاف پذیری بسیاری هستند که زمینه را برای سوء استفاده دولتها فراهم میآورند. مفاد اعلامیه حقوق بشر نیز دارای چنین شرایطی هستند،اما در این باره کشورها میتوانند با ایجاد کمیسیونهای قضایی بین الملل این مفاد کلی را به مصادیق عینی تقلیل دهند که البته این مسئله همکاری وسیع سیاسی کشورهای اسلامی را میطلبد.
در هدف قراردادن ایرباس مسافری ایران، ۶۶ کودک کشته می شوند. تحلیل شما از این جنایت رخ داده چیست؟ آیا سازمان های بین المللی حقوق بشری به این جنایت پرداختند؟
بررسی اجمالی مراتب گویای وضعیت تاسف بار نقض حقوق بین الملل و قواعد اساسی تضمین امنیت بین المللی و نیز نقض تعهدات بین المللی ایالات متحده آمریکا در حمله به یک هواپیمای غیر نظامی و صرفاً، مسافربری دولت ایران و کشته شدن تمامی ۲۹۰ سرنشین بی گناه آن از جمله ۶۶ کودک بی گناه می باشد.
انهدام هواپیمای مسافربری در قلمرو سرزمینی دولت صاحب پرچم با هیچ توجیهی(مشروع یا اشتباه وغیرعمد) قابل پذیرش نبوده و از مسئولیت عامل آن نمی کاهد.
نظربه وجود دلایل متعدد توجه مسئولیت بین المللی دولت ایالات متحده طبق اصول مقرر در حقوق بین الملل عرفی و موضوعه و با توجه به امکان محکومیت بین المللی دولت آمریکا در نقض تعهدات بین المللی خویش، و نیز نقض آشکار حقوق بین الملل و با وجود طرح موضوع در دیوان بین المللی دادگستری، متاسفانه بنا به تعقیب نهایی و کامل پرونده از حیث حقوقی و بین المللی توسط دستگاه دیپلماسی و حقوقی وقت ایران و احراز مسئولیت بین المللی دولت آمریکا از صدور محکومیت بین المللی آن خودداری شده است. حادثه ایرباس ایرانی و واقعه "لاکربی" سنگ محکی هم برای سازمانها و مجامع بین المللی است که در برابر یکی، رویه سکوت و در مقابل دیگری فریادهای گوش خراش سردادند، که در عمل دوگانگی رفتاری و ادعای حقوق بشری آنها را برای افکار عمومی جهانی روشن کرد.
بلافاصله بعد از این جنایت هولناک، مقامات امریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف ۱۴ ایران را مورد حمله قرار دادند. پس از مشخص شدن نوع هواپیما امریکایی ها وانمود کردند که در این مورد مرتکب اشتباه شده اند. اما شواهد نظر آن ها را رد کرد. در چنین مواردی سازمان ها و نهاد های بین المللی چه وظایفی دارند؟ آیا آن ها به وظایفشان عمل کردند؟
دلایل و قرائن نشان میدهد که نه تنها کشتی های جنگی ایالات متحده از پیام های رادیویی هواپیمای ایرباس شمارة ۶۵۵ که بر روی فرکانس های باز و به زبان انگلیسی مخابره میشد، باخبر و مطلع بودند، بلکه قطعاً آن پیام ها را نیز در اختیار داشتند. پیام های رادیویی که نشان دهندة غیرنظامی بودن هواپیما و مسافری بودن آن بود. این مدعا با بررسی یافته های مربوط به تحقیقات رسمی که ایالات متحده بلافاصله بعد از حادثه انجام داد، ثابت میشود. اگر آمریکایی ها دروغ نمی گویند چرا پس از آن فرمانده ناو را تشویق کردند ؟ !
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد، اما در آنجا هم تنها به یک ابراز تاسف و تسلیت به بازماندگان سانحه ختم شد. سرانجام وزارت امور خارجه ایران موضوع حل اختلاف را پذیرفت. نهایتا دولت آمریکا مبلغ حدود ۳۰۰ هزار دلار برای هر قربانی شاغل و حدود ۱۵۰ هزار دلار برای هر قربانی غیر شاغل به خانوادههای قربانیان و همچنین ۷۰ میلیون دلار برای خسارت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت کرد. این مبالغ به صورت بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخت شد و هیچکدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند. حتی ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت دریافت کرد.
روابط عمومی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی