×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

  • تاریخ انتشار : 1394/10/05 - 09:29
  • بازدید : 1377
  • تعداد بازدید : 59
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

از حـقوق پـزشـکـی تا حـقـوق سـلامت

از حقوق پزشکی چه ‌می‌دانید؟ در خصوص حق متقابل پزشک و بیمار چه؟ مسائلی که روزهای اخیر در جامعه پزشکی روی‌داد، جای خالی موازین و آموزه‌های حقوقی را بیش از پیش خالی نشان‌داد . محمود عباسی، رئیس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران است. او به «سپید» می‌گوید؛ باید هرچه سریع‌تر، مبنای مشخصی برای سازماندهی رابطه حقوقی بین پزشک و بیمار تعیین‌شود.


رابطه پزشک و بیمار در جامعه ما مغفول‌مانده‌است

       رئیس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران، در توضیح رشته حقوق پزشکی می‌گوید: «حقوق پزشکی شاخه نوینی از رشته‌های حقوقی است که قواعد و مقررات حاکم بر رابطه پزشک و بیمار را مورد مطالعه‌قرارمی‌دهد. گرچه گسترش دامنه مباحث حقوق پزشکی امروزه به حوزه‌هایی فراتر از رابطه پزشک و بیمار کشیده شده که گسترش روز افزون دامنه حقوق عمومی و نقش و مداخله دولت‌ها در مباحث مربوط به حوزه سلامت و اندیشه‌های فلسفی حاکم بر این حوزه، از آن جمله است و این امر موجب‌شده که رشته‌ای فراتر از حقوق پزشکی یعنی حقوق سلامت را فراروی ما قرار‌دهد اما نکته حائز اهمیت در این حوزه، توجه به زیر ساخت‌ها و مبانی رابطه پزشک و بیمار است که همچنان در جامعه ما مغفول‌مانده است . بدون تردید تا زمانی که به مبانی نظری این رابطه پرداخته نشود کشمکش بین حقوقدانان و اطبا به قوت خود باقی‌است.»



       محمود عباسی در ادامه به مبانی حقوق بیماران اشاره‌و بیان‌می‌کند: «طبیبی که از مبانی حقوق بیماران بی‌اطلاع است در چنبره نگاه پدرسالارانه خود در قبال نظریه بیمار محور اینگونه می‌اندیشد که پس حقوق پزشک چه می‌شود و طرفداران حقوق بیمار که این حوزه را مقهور نگاه قیم مآبانه پزشک می‌پندارند هیچ‌وجه تسمیه و نقطه تقابلی بین این دو تفکر نمی‌یابند و حقوق پزشک و حقوق بیمار را نه در عرض یکدیگر بلکه آن دو را در طول یکدیگر می‌پندارند. به همین دلیل است که اعتقاد داریم وظیفه و رسالت سازمانی چون سازمان نظام پزشکی که یک سازمان صنفی و حرفه‌ای است تامین حقوق پزشکان است نه حقوق بیماران، چه اگر حقوق پزشکان تامین شود حقوق بیماران خود به خود تامین‌خواهدشد. در رابطه بین پزشک و بیمار در پرتو آموزه‌های اخلاق پزشکی و حقوق پزشکی دو نظریه مطرح‌شده‌است که در ابتدا به‌لحاظ عدم آشنایی بیماران به حقوق خود، نظریه پترنالیسم در رابطه بین پزشک و بیمار حاکم بود و این پزشک بود که خوب و بد بیمار را تشخیص‌می‌داد و براساس آن تصمیم‌می‌گرفت.»



باید طرحی نو درانداخت

       او به روند تاریخی حقوق پزشکی می‌پردازد و به سپید می‌گوید: «کم‌کم با بسط دایره اخلاق پزشکی و گسترش دامنه حقوق پزشکی و آشنایی بیماران به حقوق خود، نظریه بیمار محور که مبتنی بر آتونومی بیمار بود شکل‌گرفت و برای چند دهه در اکثر کشورهای پیشرفته جایگاهی ماندگاریافت. در چند دهه گذشته به تناسب وضعیت خاص حاکم بر جوامع یکی از دو نظریه «پترنالیسم » یا « بیمار محور » بر رابطه پزشک و بیمار حاکمیت داشته و حتی در برخی کشورها اختلاط و امتزاجی از این نظریه‌ها را به نمایش گذاشته‌است، اما با نضج اخلاق پزشکی و اوج حقوق پزشکی که محور توجه آن را حقوق بیماران تشکیل‌می‌داد، نظریه بیمار محور جایگاه و پایگاهی ماندگار یافت. اکنون سوالی فراروی ماست که نمی‌توان در پرتو کدهای اخلاقی و موازین قانونی پاسخی روشن برای آن یافت. این موضوع به مبانی و برنامه‌های راهبردی و سیاست‌های کلی حاکم بر رابطه پزشک و بیمار بازمی‌گردد که باید آن را در لایه‌های زیرین راهبردها در مبانی رابطه پزشک و بیمار جستجوکرد و آن را در چارچوب قوانین و مقررات نشان‌داد و آن اینکه : رابطه بین پزشک و بیمار در نظام حقوقی و نظام سلامت ما بر پایه کدامیک از نظریه‌های مطرح‌شده استوار است ؟ به نظر می‌رسد که هیچ‌یک. گر چه ضوابط حاکم ما را به سوی نظریه بیمار محور سوق‌می‌دهد و در عمل حاکمیت نظریه پترنالیسم را می‌توان به عیان مشاهده‌کرد اما حقیقت آن است که باید طرحی نو درانداخت و در جستجوی نظریه‌ای بود که حقوق متقابل پزشک و بیمار را تامین‌کند.»


  • گروه خبری : حقوق پزشکی,انجمن علمی حقوق پزشکی ایران,آرشيو اخبار
  • کد خبر : 27036
کلید واژه
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

تنظیمات قالب