×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

  • تاریخ انتشار : 1400/07/10 - 13:10
  • بازدید : 121
  • تعداد بازدید : 121
  • زمان مطالعه : 12 دقیقه

برای تحقق صلح و امنیت بین المللی به «امپراطوری صلح» نیازمندیم

به گزارش روابط عمومی وزارت دادگستری، دکتر محمود عباسی معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری به مناسبت روز جهانی صلح در کنفرانس «آمریکا بزرگترین ناقض صلح» قوه قضائیه طی سخنانی گفت: صلح از قدیمی ترین آرمان های بشری است و برقرای صلح در جهان ارتباط مستقیمی با حقوق بشر دارد.


به گزارش روابط عمومی وزارت دادگستری، دکتر محمود عباسی معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری به مناسبت روز جهانی صلح در کنفرانس «آمریکا بزرگترین ناقض صلح» قوه قضائیه طی سخنانی گفت: صلح از قدیمی ترین آرمان های بشری است و برقرای صلح در جهان ارتباط مستقیمی با حقوق بشر دارد.





در ابتدای سخن مایلم به ذکر خاطره ای بپردازم که بخوبی مفهوم صلح را به نمایش می گذارد:



در سال 2001 که در دانشگاه سوربن مشغول به تحصیل بودم فرانسوی ها یک کنفرانس بین المللی در « سیته دوسیانس » ( شهرک علم پاریس ) برگزار کردند تحت عنوان کنفرانس بین المللی امپراطوری صلح « لامپیر دولپه » "Conference International de L,mpire de La peas" کنفرانسی بین المللی با نام پر طمطراق « امپراطوری صلح » نمایندگان همه کشورهای صاحب تمدن برای این کنفرانس دعوت شده بودند و استاد فرزانه ما حضرت آیت اله جناب آقای دکتر محقق داماد به نمایندگی از تمدن اسلام و ایران در کنفرانس شرکت و پس از رییس کنفرانس بعنوان اولین سخنران به ایراد سخنرانی پرداختند و در پرده اول آن سخنرانی شگرف مفهوم صلح فرمودند : « در آموزه های دینی اسلام صلح یعنی سلام، صلح یعنی دوستی، آشتی و مدارا، اینکه هر روز صدها بار به همنوعان خود سلام می کنیم این بمعنای آشتی و دوستی و صلح است و صلح یعنی ترک مخاصمه و دشمنی؛ این فرهنگ ماست، این اندیشه برگرفته از روح ایرانی است و در طول تاریخ بشر، ایران هرگز آغاز کننده جنگی نبوده است».

این سخنان نقز و حکیمانه که از زبان یک فیلسوف توانا و یک فقیه برجسته به زبان انگلیسی ایراد می شد چنان فضای کنفرانس را تحت الشعاع خود قرار داد که سه روز همه سخنوران و نمایندگان تمدن ها به این سخنرانی وزین و فاخر استناد می کردند و به آن ارجاع می دادند. و من در مفهوم شناسی صلح سخنی برتر و والاتر از آن نمی توانم گفت که بر این باورم حق مطلب را به نیکی و زیبایی ادا کرده‌اند. در پرده دوم آن صحنه در کنفرانس بین المللی « امپراتوری صلح » سئوالی بس عمیق و زیرکانه از شرکت‌کننده ای در کنفرانس مطرح شد که از رئیس کنفرانس پرسید که این روزها ایالات متحده آمریکا بر طبل جنگ می‌کوبد و قصد لشکرکشی به عراق دارد؛ یعنی جنگ خلیج فارس پس از اشغال کویت توسط دولت صدام و شما کنفرانس بین المللی امپراطوری صلح برگزار می‌کنید همه کشورها را به کنفرانس دعوت کرده اید به جز ایالات متحده؟ رئیس کنفرانس پاسخ حکیمانه ای به سئوال کننده داد که در نوع خود بسیار جالب و شنیدنی است. او گفت ما در این کنفرانس همه کشورهای صاحب تمدن را دعوت کرده ایم شما می‌بینید نمایندگان تمدن ایران، مصر، چین، اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و... ایالات متحده آمریکا تمدنی ندارد که برای کنفرانس دعوتش کنیم اگر هم داشته باشد منشا و مبدا آن تمدن، تمدن اروپایی است که ما صاحبان اصلی تمدن را به کنفرانس دعوت کرده ایم. این کنفرانس زمانی برگزار شد که پیش از آن پیشنهاد رئیس‌جمهور ما مبنی بر گفتگوی فرهنگ‌ ها و تمدن‌ ها در سازمان ملل متحد به تصویب رسیده بود. قطع نظر از اینکه فرانسه به عنوان دولت میزبان و حتی کشورهای اروپایی شرکت‌کننده در کنفرانس در همراهی با ایالات متحده وارد جنگ تجاوزکارانه و بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل شدند و نشان دادند که اساساً اعتقادی به امپراطوری صلح ندارند اما باز هم باید بر این نکته پای فشاریم و تاکید کنیم که بشر امروز برای برون رفت از چالش خشونت و جنگ و ناامنی راهی جز تکیه بر فرهنگ گفتگو و « امپراطوری صلح » ندارد. امروزه بیش از هر زمان دیگر برای تحقق صلح و امنیت بین المللی به امپراطوری صلح نیازمندیم. منشور ملل متحد همینگونه صلح را ارج نهاده و مهمترین هدف سازمان ملل را به صراحت در بند 1 ماده 1، حفظ صلح و امنیت بین المللی قرار داده است و شورای امنیت نیز با اختیاراتی کم نظیر در جهت اعتلای این هدف مجهز شده است. از سوی دیگر بند ۳ ماده ۲ منشور از کلیه اعضاء ملل متحد می خواهد که اختلافات خود را با توسل به شیوه های مسالمت آمیزی حل و فصل کنند که صلح و امنیت بین المللی و عدالت را به خطر نیفکنند. اینکه پس از جنگ جهانی دوم تضمین صلح و امنیت بین المللی در چارچوب « حق وتو » به پنج قدرت برتر آن روز سپرده شد هدفش تامین و تضمین صلح و امنیت واقعی بود نه ابزاری برای وتوی مصوبات شورای امنیت به نفع قدرت‌ و یا رژیم اشغالگر قدس که به جز جنگ و خونریزی و خشونت چیزی در کارنامه سیاه خود ندارد. حقوق بشر و صلح ارزش های مهمی هستند که به طور مستقل قابل بررسی و تجربه و تحلیل می باشند. بدون حقوق بشر و صلح، جهان امروز نمی تواند به صورت پایدار به حیات خود ادامه دهد. بدون تردید رعایت حقوق بشر در جهان می‌تواند صلح و امنیت بین‌المللی را تقویت نماید، همانگونه که صلح می‌تواند موجب تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های بنیادین و احترام به این حقوق و آزادی ها در سطح جهان گردد، از سوی دیگر نقض حقوق بشر نیز به نوبه خود می تواند صلح و امنیت بین‌المللی را به خطر اندازد. همانگونه که وجود تعارضات و جنگ‌ ها ( خواه داخلی و بین‌المللی ) می‌ تواند موجب نقض جدی و شدید حقوق بشر و آزادی های بنیادین گردد، هر چند در رویه ها و اسناد بین المللی بیشتر به تاثیر صلح بر حقوق بشر پرداخته شده است، با این وجود نمی‌توان تاثیر حقوق بشر بر صلح را نادیده گرفت، البته باید توجه داشت که ارتباط میان حقوق بشر و صلح فقط محدود به اسناد سازمان ملل متحد نمی باشد بلکه رابطه و تاثیر بنیادین حقوق بشر بر صلح را می‌توان در برخی اسناد پذیرفته شده در کنفرانس ‌های بین‌المللی مربوط به حقوق بشر و صلح یافت، مانند کنفرانس بین المللی راجع به فرهنگ صلح و گفتگو میان تمدن ها ( ۱۹۹۸ میلادی ) صلح و امنیت بین‌المللی یک شرط اساسی برای برخورداری از حقوق بشر و از همه مهمتر حق بر حیات می باشد. در واقع حق بشر در برخورداری از صلح و امنیت و عدم تعارض یک حق بنیادین در چهارچوب تحقق تمامی حقوق بشر قرار می‌گیرد. جنگ و خشونت منجر به انکار سیستماتیک حقوق مدنی و سیاسی و نیز حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می گردد. چرا که در صورت وقوع جنگ و تعرض مسلحانه، درصد قابل توجهی از منابع مالی موجود برای تهیه تسلیحات و تدارک برای جنگ صرف می‌ شود. همچنین به نوبه خود صلح پایدار زمانی حاصل خواهد شد که حقوق بنیادین بشر تحقق یابند.

استاد دانشگاه شهید بهشتی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: مفاهیم و آرمان‌ های صلح و حقوق بشر مفاهیم و ارزش‌ هایی نیستند که در یکی دو دهه اخیر در جامعه جهانی پدیدار گشته و مورد توجه قرار گرفته باشند در یک نگرش عمیق به پیشینه این مفاهیم می‌توان با قدمت تاریخ بشر، به ویژه از زمان شکل گیری تمدن های بشری قرین و همراه دانست. هرچند با نگرشی دیگر به تاریخ بشر همچنین می توان مشاهده نمود که جامعه بشری شاهد وقوع جنگ های بسیار و نقض حقوق انسانی بشر بوده است، ارزش‌ هایی همچون صلح و حقوق بشر در دوران‌های گذشته بی سابقه نبوده است. در دهه اخیر جامعه بین المللی نسبت به ارزش هایی همچون صلح و حقوق بشر تحولات قابل ملاحظه ای صورت داده به گونه ‌ای که جامعه بشری در چهارچوب نسل سوم حقوق بشر شاهد شکل‌گیری گونه جدیدی از حقوق بشر به عنوان «حق برخورداری بشر از صلح » می باشد.

وی در تشریح نقش آمریکا در نقض صلح در جهان گفت : آمریکا بیشترین مداخله نظامی در جهان را تاکنون داشته است. این مسئله تنها به دوره معاصر مربوط نمی‌شود بلکه این کشور از ابتدای تاسیس تاکنون با مداخلات نظامی متعدد خود در سایر کشورها به نقض حاکمیت ملی آنان و نقض گسترده حقوق بشر در این کشور ها دست زده است و صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره افکنده است. اگرچه آمریکا بر اساس سیاست و بنیانگذاران آن و سپس با تمرکز و بر دکترین مونرو در سال های پس از استقلال تا مداخله نظامی در جنگ اول جهانی و سپس در جنگ دوم جهانی به سنت انزواگرایی در سیاست خارجی خود متمایل بوده، اما مداخلات گسترده آن در قاره آمریکا و سپس در آسیا در این دوره و پس از جنگ دوم جهانی در قلمرو جهانی نشان می‌دهد که این کشور در راستای منافع ملی خود، اولویت مداخله نظامی برای دستیابی به اهداف ملی و فراملی را همواره حفظ کرده است که صدها جنگ تجاوزکارانه و کشتار و آوارگی میلیون ‌ها نفر از جمله آنهاست. انفجار برج ‌های دوقلو در آمریکا که القاعده عامل آن شناخته شد، حمله آمریکا به افغانستان را در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در پی داشت. آمریکا بعد از ۱۱ سپتامبر تهدیدها و دشمنان جدید را تعریف کرد و تروریسم و جنگ علیه ترور در سیاست خارجه آمریکا به عنوان کد ژئوپلتیک مطرح شد. آمریکا برای حفظ نفوذ خود بر افغانستان، جنگ علیه ترور را طرح کرد. بیست سال اشغالگری آمریکا در افغانستان پیامدهای سنگین انسانی و اقتصادی هم برای مردم افغانستان و هم برای مردم آمریکا بر جای گذاشته است که جبران آن بسیار سنگین و حتی غیر ممکن است. پس از حمله آمریکا به افغانستان در نتیجه بمباران هوایی ده‌ ها هزار نفر از مردم افغانستان جان خود را از دست دادند، مجالس عروسی، عزاداری و مهمانی ها، مدارس و مساجد مردم این کشور هدف بمباران نظامیان آمریکایی قرار گرفت که این حملات درد و رنج مردم بی پناه افغانستان را مضاعف کرد. یکی از شعارهای عمده آمریکا برای حمله به افغانستان، مبارزه با تروریسم بود، اما در بیست سال گذشته نه تنها خطرات تروریسم و حملات تروریستی کاهش نیافت بلکه به گفته مقامات دولت سابق افغانستان تعداد گروه های تروریستی در این کشور به ۲۰ گروه افزایش یافت، یکی از گروه هایی که با حمایت های پیدا و پنهان آمریکا در افغانستان ظهور کرد، داعش بود این گروه ده ها حمله خونین تروریستی در افغانستان به ویژه در شهر کابل انجام داد و بیشتر تجمعات شیعیان این کشور هدف حملات داعش قرار گرفت. حملات خونین انتحاری به جنبش روشنایی، مسجد امام زمان (عج ) در غرب شهر کابل، مدرسه باقرالعلوم، مرکز فرهنگی تبیان و ده ها حمله دیگر در سایر شهرهای افغانستان از جمله هرات و گردیز را داعش بر عهده گرفت که بر اثر آن صدها غیر نظامی افغان شهید یا زخمی شدند. آمریکا از بزرگترین فاجعه نقض حقوق بشر که توسط اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین از بیش از ۷۰ سال گذشته تاکنون، حمایت مالی، نظامی و سیاسی کرده است. ایالات متحده معمولاً معیارهای دوگانه ای را در رابطه با امور حقوق بشر بین المللی دنبال می‌کند و به تعهدات حقوق بشر بین المللی خود پایبند نیست. آمریکا مانع اصلی اقدامات کشورهای مختلف جهان از طریق سازمان ملل علیه ظلم های مداوم رژیم صهیونیستی است. آمریکا اسرائیل را به عنوان یکی از ارکان مهم امنیت ملی و نیز منافع ملی خود تلقی می‌کند.



در نتیجه هر اقدام علیه اسرائیل را اقدام علیه آمریکا می پندارد و حل مسائل و مشکلات اسرائیل را در دستور کار دولتمردان خود قرار می دهد. بر اساس سیاست دوگانه ایالت متحده در قبال رژیم صهیونیستی و سایر کشورها، مبنای دوستی آمریکا با کشورهای جهان میزان نزدیکی و همکاری آنان با اسرائیل است. تلاش برای ایجاد ارتباط سیاسی بین اسرائیل و کشورهای عربی و ارتقاء سطح این روابط را معیاری برای همکاری آمریکا با کشورهای عربی می داند. آمریکا فارغ از مداخلات نظامی، از طریق مداخلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی نیز پرونده گسترده ای در نقض حقوق بشر در سایر کشورها دارد. این کشور به عنوان بزرگترین فروشنده تسلیحات نظامی با فروش تسلیحات خود و همچنین عنوان کنوانسیون ها و مقررات بین‌المللی و اقدامات مداخله و منفعت جویانه در سایر بحران‌ های بین‌المللی به نقض حقوق بشر در جهان پرداخته است. در نهایت جامعه بین المللی در راستای تحقق حقوق بشر و حفظ صلح و امنیت بین المللی به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای حفظ صلح استفاده از مکانیزم حقوق بشری است، بدین معنا که یکی از حقوق بنیادین بشر به نام « حق برخورداری بشر از صلح » یک گونه از نسل سوم حقوق بشر تعریف شود تا در پرتو این حق نه تنها صلح و امنیت و آرامش جامعه بشری حفظ گردد، بلکه در بستر چنین صلح و امنیت و آرامشی تمامی دیگر حقوق بشر نیز به طور کامل تحقق یابد. اکنون زمان آن فرارسیده که همه دولت‌ها به ویژه آمریکا دست از داعیه داری حقوق بشر برداشته و در جهت تحقق کامل و عملی به این حق گام بردارند. در همین راستا برای دستیابی به صلح واقعی و پایدار در سطح جهان، از جمله و به ویژه در چهارچوب حق برخورداری بشر از صلح، دولت‌ها بایستی اقدامات اساسی ذیل را اتخاذ نمایند. به عنوان یک تعهد بنیادین به تمامی حقوق بشر و آزادی های بنیادین به رسمیت شناخته شده در سطح جهانی احترام بگذارند، برای پیشگیری از تعارضات احتمالی، اختلافات بین المللی خود را از طریق شیوه صلح آمیز حل و فصل نمایند، از هرگونه استفاده غیرقانونی و یکجانبه از تهدید و یا زور خودداری نمایند، برای رفع هرگونه تهدید نسبت به صلح در اولین فرصت ممکن در جهت خلع سلاح کلی و عمومی اقدام نمایند.

همکاری های بین المللی میان خود را به ویژه در زمینه حقوق بشر و صلح، تقویت و گسترش دهند. فرهنگ صلح را از طریق شیوه های موثری همچون آموزش حقوق بشر از جمله حق برخورداری بشر از صلح، ترویج نموده و گسترش دهند. منابع مالی خود را برای اهداف توسعه جامع و پایدار مبتنی بر عدالت در سطح جهان به کار برند.



 



روابط عمومی مرکز تحقیقات اخلاق و حقو ق پزشکی



 


  • گروه خبری : آرشيو اخبار,حقوق بشر,حقوق شهروندی
  • کد خبر : 108685
کلید واژه
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

تنظیمات قالب