روابط عمومی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی:
سخنرانی رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه در جمع قضات استان کرمانشاه
دکتر محمود عباسی ـ رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که بنابر دعوت معاونت آموزش دادگستری استان کرمانشاه برای ایراد سخنرانی در جمع قضات استان کرمانشاه و تشریح اهداف قانون جدید مجازات اسلامی در زمینه حقوق جزای پزشکی روز پنج¬شنبه مورخ 15/12/1392 به این استان سفر کرده بود در جمع قضات استان کرمانشاه به ایراد سخنرانی پرداخت و به سؤالات و ابهامات قضات در زمینه قانون جدید مجازات اسلامی پاسخ گفت.
دکتر محمود عباسی ـ رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که بنابر دعوت معاونت آموزش دادگستری استان کرمانشاه برای ایراد سخنرانی در جمع قضات استان کرمانشاه و تشریح اهداف قانون جدید مجازات اسلامی در زمینه حقوق جزای پزشکی روز پنجشنبه مورخ 15/12/1392 به این استان سفر کرده بود در جمع قضات استان کرمانشاه به ایراد سخنرانی پرداخت و به سؤالات و ابهامات قضات در زمینه قانون جدید مجازات اسلامی پاسخ گفت.
دکتر عباسی در این سخنرانی پنج ساعته که در زمینه حقوق جزای پزشکی و مسئولیتهای ناشی از آن در پرتو قانون مجازات اسلامی جدید سخن میگفت در ابتدا گسترش جرایم و تخلّفات پزشکی در سالهای اخیر را موجب سقوط رابطه مستحکم پزشک و بیمار دانست و تأکید کرد یکی از دلایل تغییر رویکرد قانونگذار در اعمال مجازاتهای جایگزین و محرومیت از حقوق اجتماعی و تشدید مجازاتها را باید در همین راستا توجیه کرد. وی با اشاره به اینکه قانونگذار اسلامی با تغییر رویکرد خود در قانون جدید که مسئولیت پزشکی را مبتنی بر تقصیر میداند در حالیکه در قانون قبلی پزشک متعهد به نتیجه بود تأکید کرد این تغییر رویکرد را به فال نیک میگیریم و آنرا حرکتی روبه جلو و تحولی ارزشمند در حوزه قانونگذاری میدانیم لیکن جامعه پزشکی هوشیار باشند که قانونگذار با وضع ماده 37 قانون مجازات اسلامی اختیار قضات در تبدیل مجازات حبس به جزای نقدی را محدود کرده است. مجازات حبس در کمین پزشکان متخلف است. بنابراین برخلاف گذشته که قضات در صورت احراز تقصیر پزشک علاوه بر حکم به محکومیت پزشک مجازات آنرا به استناد ماده 22 قانون مجازات اسلامی به جزای نقدی تبدیل میکردند در ماده 37 قانون مجازات اسلامی جدید ظاهراً قضات نمیتوانند مجازات حبس را به جزای نقدی تبدیل نمایند و اساساً نمیتوانند مجازات حبس را به بیش از یک سوم تقلیل دهند، به همین دلیل در چند ماه اخیر دهها پزشک در سراسر کشور علاوه بر پرداخت دیه ناشی از تقصیر و خطای پزشکی به مجازات حبس از حیث جنبه عمومی موضوع محکوم شدهاند. هرچند یکی از خلاءهای جدّی در این زمینه عدم تصویب آییننامه ماده 68 قانون مجازات اسلامی است که هیأت وزیران مکلف بوده به موجب ماده 79 قانون مزبور ظرف مدت سه ماه پس از اجرای قانون آنرا تصویب و به مورد اجرا گذارد، اکنون با گذشت بیش از نه ماه از اجرایی شدن قانون، تأخیر در تصویب آییننامه موجب شده که قضات محاکم نتوانند مجازاتهای جایگزین را جایگزین مجازات حبس نمایند. از اینرو اعمال مجازات حبس حداقل در حوزه پزشکی دارای آثار و پیامدهایی است که باید با منطق حقوقی آنرا مدیریت کرددلیل روشن این امر به زعم شما قضات ارجمند تفسیر ماده 37 قانون جدید مجازات اسلامی است که قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین را نسخ کرده است. البته اینجانب چنین برداشت صریحی از ماده 37 قانون مزبور ندارم و همانگونه که میدانید هردو تفسیر در میان حقوقدانان و قضات طرفدارانی دارد که قابل تأمل است. ما هم شاهد صدور آرایی هستیم که در نتیجه تبدیل مجازات حبس به استناد قانون وصول برخی درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مورد تأیید محاکم تجدید نظر قرار گرفته و هم آرایی که با استناد به ماده 37 قانون جدید مجازات اسلامی و تخفیف مجازات آن به یک سوم حبس در نتیجه اعتراض مورد تأیید محاکم تجدیدنظر قرار گرفته است. از اینرو اینجانب به آن دسته از پزشکانی که بر قوانین و مقررات اشراف ندارند و نمیدانند چه خطری در کمین آنهاست بویژه متخصصین زنان و زایمان، ارتوپدی و جراحیهای زیبایی و ترمیمی که بیشترین نرخ جنایی و تخلّفات را در سالهای اخیر به خود اختصاص دادهاند هشدار میدهم مراقب باشند که زندان و حبس در کمین آنهاست. البته اینجانب همانگونه که اشاره کردم چنین برداشتی از قانون جدید ندارم لیکن تأکید میکنم که یک مورد حبس هم برای پزشکی که در نتیجه اعمال و اقدامات درمانی دچار خطای پزشکی شده زیانبار است امّا به آثار و پیامدهای بازدارندگی آن و پیشگیری از وقوع تخلّفات اعتقاد دارم. اگر قانون جدید بتواند زنگ هشدار را به صدا درآورد و جامعه پزشکی را نسبت به آثار و پیامدهای آن حساس کند که خود مانع و رادع ارتکاب جرم و تخلّف شوند بسیار ارزشمند است و اتفاقاً باید چنین شود. من به حتمیت اجرای قوانین و بازدارندگی آن قبل از وقوع اعتقاد دارم و تأکید میکنم که ما حقوقدانان از پزشکان آموختهایم که علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد. سازمانهای نظام پزشکی، انجمنهای علمی و مراکز درمانی باید به صحنه بیایند و همانگونه که از همکاران و تابعان اعضای انجمن خویش حمایت میکنند با یک حرکت جهادی بلکه با جهاد اخلاقی متخلفین از صنف و حرفه خود را طرد کنند و بیش از پیش اخلاقیات پزشکی را سرلوحه برنامههای خویش قرار دهند و به صیانت از قداست حرفه پزشکی بپردازند.
رییس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بند ج ماده 158 و مواد 495 تا 497 قانون جدید مجازات اسلامی اصول کلی حاکم بر مسئولیت جزای پزشکی را ترسیم میکند و فضای مناسبتری را برای احراز رابطه سببیّت درکشف حقیقت ایجاد کرده است. در قانون جدید مجازات اسلامی برخلاف تبصره ماده 336 قانون مجازات اسلامی سابق که مصادیق خطای جزایی و خطای پزشکی را بیاحتیاطی،بیمبالاتی،عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی میپنداشت و حکم آنرا در مواد مختلف قانونی از جمله ماده 295 بیان میداشت در قانون جدید مصادیق خطا و تقصیر و قصور پزشکی به دو حوزه بیاحتیاطی و بیمبالاتی محدود شده که جلوههای آنرادرغفلت،مسامحه،عدم مهارت میبینیم.
یکی دیگر از مؤلفههایی که در کشف حقیقت خطای پزشکی از اهمیت خاصی برخوردار است و بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد موضوع کارشناسی است و قوانین ناهمگن و بعضاً غیرمتعارف که در اینخصوص قوانین و مقررات نیازمند بازنگری است. براساس قانون اصلاح قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی کارشناسی خطا و تقصیر پزشکی به سازمان نظام پزشکی محول شده و بدینترتیب این قانون از این جهت قانون تشکیل سازمان پزشکی قانونی را نسخ ضمنی کرده است. این بدین معناست که یک سازمان صنفی و حرفهای صلاحیت کارشناسی در احراز خطا و تقصیر پزشکی را داراست اما سازمان پزشکی قانونی به عنوان یک سازمان و مؤسسه عمومی فاقد صلاحیت کارشناسی در این زمینه است و این مهم بویژه برای قضات ما که معمولاً اینگونه پروندهها را جهت اظهارنظر کارشناسی به سازمان پزشکی قانونی ارسال مینمایند مشکلاتی ایجاد میکند که متولیان امر باید موضوع را تدبیر کنند و به بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات بپردازند. البته باید توجه داشته باشیم که قضات باید از حالت انفعالی خارج شوند و توجه داشته باشند که نظر کارشناسی در پروندهها طریقیت دارد نه حجّیت و ما نباید دنبالهرو نظر کارشناسی صرف باشیم. باید به سایر دلایل و امارات موجود پرونده نیز توجه داشته باشیم اگر مغایرتی بین نظر کارشناس و سایر دلایل و امارات موجود در پرونده داشت بدون شک امتناع وجدانی برای تصمیمگیری پیدا نخواهیم کرد. این به معنای نفی نظر کارشناسی نیست باید از کارشناس توضیح بخواهیم به هیأت سه نفره و پنج نفره مراجعه کنیم تا به کشف حقیقت بپردازیم اما از سایر ادله اثبات دعوی غافل نباشیم.
در پایان این برنامه پنج ساعته آموزشی دکتر عباسی به سؤالات و ابهامات قضات پاسخ گفت و با ایجاد دفتر نمایندگی انجمن علمی حقوق پزشکی در استان کرمانشاه آقای صادق تاریوردی ـ دانشجوی دکترای حقوق عمومی دانشگاه علامه و قاضی دادگستری را به عنوان رییس دفتر نمایندگی انجمن علمی حقوق پزشکی ایران در استان کرمانشاه معرفی کرد.